اصالت داشتنلغتنامه دهخدااصالت داشتن . [ اَ ل َت َ ] (مص مرکب ) نجابت داشتن . اصیل بودن و دارای نژاد بودن . (ناظم الاطباء).
احراز اصالت ضمنی کلید، اصالتسنجی ضمنی کلیدimplicit key authenticationواژههای مصوب فرهنگستان← احراز اصالت کلید
اصالتلغتنامه دهخدااصالت . [ اَ ل َ ] (ع مص ) نجابت و شرافت . (فرهنگ نظام ). اصیل بودن . (اقرب الموارد). اصلی شدن . (از تاج المصادر) (آنندراج ). نجابت : و کریمتر قریش از روی اصالت نسب . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 308). || ثبات . (اقرب الموارد).- <span class="hl"
اصالتauthenticityواژههای مصوب فرهنگستانداشتن منشأ راست و درست و وارسیپذیر و قابل اعتماد بودن که در نتیجة آن اطمینان از درستی پیام و مبدأ آن و انتقال آن حاصل میشود
برچسب احراز اصالتauthentication tagواژههای مصوب فرهنگستانرشتهای از بیتهای متناظر با یک داده، برای تضمین اصالت آن داده متـ . برچسب اصالتسنجی
اصالتلغتنامه دهخدااصالت . [ اَ ل َ ] (ع مص ) نجابت و شرافت . (فرهنگ نظام ). اصیل بودن . (اقرب الموارد). اصلی شدن . (از تاج المصادر) (آنندراج ). نجابت : و کریمتر قریش از روی اصالت نسب . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 308). || ثبات . (اقرب الموارد).- <span class="hl"
اصالتauthenticityواژههای مصوب فرهنگستانداشتن منشأ راست و درست و وارسیپذیر و قابل اعتماد بودن که در نتیجة آن اطمینان از درستی پیام و مبدأ آن و انتقال آن حاصل میشود
اصالتلغتنامه دهخدااصالت . [ اَ ل َ ] (ع مص ) نجابت و شرافت . (فرهنگ نظام ). اصیل بودن . (اقرب الموارد). اصلی شدن . (از تاج المصادر) (آنندراج ). نجابت : و کریمتر قریش از روی اصالت نسب . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 308). || ثبات . (اقرب الموارد).- <span class="hl"
دورة احراز اصالتauthentication periodواژههای مصوب فرهنگستانبیشینهزمان قابل قبول میان فرایند احراز اصالت اولیه و فرایندهای احراز اصالت بعدی، در مدتزمان یک نشست واحد یا در طی زمانی که دسترسی به دادهها امکانپذیر است متـ . دورة اصالتسنجي
برچسب احراز اصالتauthentication tagواژههای مصوب فرهنگستانرشتهای از بیتهای متناظر با یک داده، برای تضمین اصالت آن داده متـ . برچسب اصالتسنجی
اصالتauthenticityواژههای مصوب فرهنگستانداشتن منشأ راست و درست و وارسیپذیر و قابل اعتماد بودن که در نتیجة آن اطمینان از درستی پیام و مبدأ آن و انتقال آن حاصل میشود