لغتنامه دهخدا
اصالت . [ اَ ل َ ] (ع مص ) نجابت و شرافت . (فرهنگ نظام ). اصیل بودن . (اقرب الموارد). اصلی شدن . (از تاج المصادر) (آنندراج ). نجابت : و کریمتر قریش از روی اصالت نسب . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 308). || ثبات . (اقرب الموارد).- <span class="hl"