لغتنامه دهخدا
اصهار. [ اِ ] (ع مص ) بدامادی پیوستن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). داماد کسی شدن ، یقال : اصهر بفلان ؛ یعنی داماد فلان شد. (از ناظم الاطباء). پیوستن به محرمیت یا به نسبت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اصهار به قومی ؛ پیوند کردن با آنان به محرمیت یا به جوار ی