۱. خاطرجمعی ناشی از رسیدن به یقین؛ تردید نداشتن در مورد چیزی.
۲. آرامش خاطر به دلیل اعتماد به کسی.
〈 اطمینان دادن: (مصدر لازم) خاطرجمعی دادن؛ آسودهخاطر ساختن.
〈 اطمینان داشتن: (مصدر لازم)
۱. اعتماد داشتن.
۲. یقین داشتن.
〈 اطمینان یافتن: (مصدر لازم) خاطرجمع شدن؛ مطمئن شدن.
استظهار، اعتماد، ایقان، ایمان، ایمنی، تکیه، ثقه، خاطرجمعی، وثوق، یقین
بی گمانی، استواری، آسودگ