لغتنامه دهخدا
اغصاص . [ اِ ] (ع مص ) اندوهگین گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). اندوه دار ساختن کسی را بر چیزی : اغصه بکذا؛جعله یغص به . (از اقرب الموارد). || تنگ گردانیدن زمین بر کسی . یقال : اغص علینا الارض ؛ اذا ضیقها. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). تنگ ساخ