لغتنامه دهخدا
آفدم . [ دُ ] (اِ) فرجام . انجام . عاقبت . || (ص ) اخیر. پسین . || (اِخ ) لقب اردوان ، یکی از سلاطین اشکانی : اردوان کوچک ، اَفدم ... آفدم یعنی آخر. (مجمل التواریخ ). اردوان بود بزرگتر پادشاهان ملوک طوائف آنکه آفدم خوانندش . (مجمل التواریخ ). - <sp