افزایندگیلغتنامه دهخداافزایندگی . [ اَ ی َ دَ/ دِ ] (حامص ) حاصل عمل افزاییدن . آنچه از افزودن حاصل آید. رجوع به افزودن و افزاییدن و افزایش شود.
افزایندهلغتنامه دهخداافزاینده . [ اَ ی َ دَ / دِ ] (نف ) نامی . بالنده . (از یادداشتهای مرحوم دهخدا). آنچه فزونی پذیر باشد. آنچه افزایش یابد. آنچه روح نباتی داشته باشد : کسی بپرسد که درخت چه باشد؟... گویندش درخت جسمی باشد افزاینده . (از یا
افزایندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ه، فزاینده، بیش ازپیش، بسطیابنده، بسیط، درحال افزایش، درحال انباشت، جمع شونده، بالنده، متزاید، افزونشونده، روبهافزونی جلورونده، پیشرو بارور، حاصلخیز، مولّد افزایشدهنده، مروج