ترجمه مقاله

افسونگر

'afsungar

آن‌که پیشه‌اش افسون کردن و افسون خواندن است؛ کسی که افسون می‌خواند؛ ساحر؛ جادوگر؛‌ افسون‌خوان‌.

۱. جادوگر، ساحر، معزم
۲. دلفریب، طناز، عشوهگر، فتان، فریبنده

ترجمه مقاله