اقلیتلغتنامه دهخدااقلیت . [ اَ ق َل ْ لی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ، اِ) اندک بودن . اندکی کم بودن . قسمت کمتر، مقابل اکثریت .- اقلیت پارلمانی ؛ عده ای از نمایندگان که با برنامه های دولت موافق نباشند و عدّه ٔ آنان به آن اندازه نرسد که رأی ایشان بتواند دولت را ساقط ک
اقلیتفرهنگ فارسی عمید۱. کم بودن.۲. (اسم) جمعیت یا گروهی که دارای نژاد، مذهب، یا آداب و رسوم خاصی باشند و نسبت به عموم مردم تعدادشان کم باشد.
حقلدلغتنامه دهخداحقلد. [ ح َ ق َل ْ ل َ ] (ع ص ) بخیل . || تنگخوی . ضعیف و سخت سست . (از اقرب الموارد). || آثم . بزهکار. (از منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). || (اِ) کینه . عداوت . (منتهی الارب ).
حقلدلغتنامه دهخداحقلد. [ ح ِ ل ِ ] (ع ص ) بدخوی گران روح . (از منتهی الارب ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
اقلطلغتنامه دهخدااقلط. [ اَ ل َ ] (ع ن تف ) نومیدتر. آیس : هذا اقلط منه ؛ ای آیس ؛ یعنی ناامیدتر است از آن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
اقلیدلغتنامه دهخدااقلید. [ اِ ] (اِخ ) بلوکی است از فارس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). در پنج فرسنگی جنوبی آباده در دامنه ٔ کوه افتاده شهری است در استخر فارس و دارای ولایت و مزارع است . (معجم البلدان ) (مراصدالاطلاع ). شهرکی کوچک است و حصاری دارد و دارای جامع و منبر و هوایی سردسیری و معتدل
دولت اقلیتminority governmentواژههای مصوب فرهنگستاندولتی که از رأی اعتماد مجلس برخوردار است، اما اکثریت کرسیها را در اختیار ندارد
اقلیت اجتماعیsocial minorityواژههای مصوب فرهنگستانگروهی اجتماعی که به دلایل نژادی یا جنسیتی یا اقتصادی یا مرامی یا اخلاقی دارای چشماندازهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی متفاوت با کلیت جامعهای است که در آن زندگی میکنند
حامل اقلیتیminority carrierواژههای مصوب فرهنگستاننوعی حامل بار یا الکترون یا حفره، با غلظت کمتر، که در کنار حاملهای اکثریتی در نیمرسانا وجود دارد
اقلیت اجتماعیsocial minorityواژههای مصوب فرهنگستانگروهی اجتماعی که به دلایل نژادی یا جنسیتی یا اقتصادی یا مرامی یا اخلاقی دارای چشماندازهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی متفاوت با کلیت جامعهای است که در آن زندگی میکنند
دولت اقلیتminority governmentواژههای مصوب فرهنگستاندولتی که از رأی اعتماد مجلس برخوردار است، اما اکثریت کرسیها را در اختیار ندارد
فرهنگ اقلیتminority cultureواژههای مصوب فرهنگستانفرهنگ گروهی از افراد جامعه که به لحاظ فرهنگی یا قومی یا نژادی از گروه مسلط متمایزند، اما با آن همزیستی دارند