لغتنامه دهخدا
التفاف . [ اِ ت ِ ](ع مص ) جامه در خود پیچیدن . یقال التف فی ثوبه و کذا التف به . (منتهی الارب ). خود را در جامه پیچیدن . (تاج المصادر بیهقی ). || افزون شدن گیاه و درهم پیچیدن آن . (منتهی الارب ). بهم درشدن شاخهای درخت . (تاج المصادر بیهقی ). بهم درشدن گیاه و شاخ درخت وبرپیچی