الحمدللـهفرهنگ فارسی عمیدشکر خدا را؛ سپاس خدا را. Δ در مقام شکرگزاری گفته میشود: ◻︎ عیشم مدام است از لعل دلخواه / کارم بهکام است الحمدللّه (حافظ: ۸۳۴).
وقواقفرهنگ فارسی عمیددرختی افسانهای با میوههایی شبیه صورت انسان که از آن صدایی شبیه صدای آدمی شنیده میشود: ◻︎ همچون درخت وقواق او را طیور گویا / بر فتح شاه کرده الحمدلله ازبر (خاقانی: ۱۹۳).
تسبیحات اربعهلغتنامه دهخداتسبیحات اربعه . [ ت َ ت ِ اَ ب َ ع َ / ع ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عبارت است از: سبحان اﷲ و الحمدللّه و لااله الا اﷲ و اﷲ اکبر. که در رکعتهای سوم و چهارم از هر نماز سه بار خوانند و سپس به رکوع روند.
تسبیح گویانلغتنامه دهخداتسبیح گویان . [ ت َ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) در حال تسبیح گفتن : بر زمین الحمدللّه خون حیوان بسته نقش بر هوا تسبیح گویان جان حیوان آمده . خاقانی .نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجودتا سحر تسبیح گویان روی در محراب دا
وقواقلغتنامه دهخداوقواق . [ وَق ْ ] (اِخ ) نام جزیره ای است از جزایر دریا، و بعضی گویند نام کوهی است و در آن معدن طلاست و مردم آنجا جمیع ظروف و اوانی خود و زنجیر و قلاده ٔ سگان از طلا کنند و بوزینه و میمون در آنجا بسیار است و آنها را خانه جاروب کردن و هیزم از جنگل آوردن و کارهای دیگر تعلیم دهن