الدالخصاملغتنامه دهخداالدالخصام . [ اَ ل َدْ دُل ْ خ ِ ] (ع اِ مرکب ) مأخوذ از قرآن کریم آیه ٔ «هو الدالخصام » (قرآن 204/2)؛ بمعنی مرد سخت خصومت و ستیزه کار. رجوع به اَلَدّ شود : با دشمنان خویش الدالخصام باش مندیش هیچ از آنکه الدال
الدالخصامفرهنگ فارسی عمیدجنگجوترین دشمنان. Δ برگرفته از قرآن کریم: «... وَ هُوَ اَلَدُّالخِصامِ» (بقره: ۲۰۴).
خصاملغتنامه دهخداخصام . [ خ ِ ] (ع مص ) مصدر دیگر برای مخاصمه است . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد). با کسی خصومت کردن . (زوزنی ). با کسی داوری کردن . (تاج المصادر بیهقی ). داوری ، جدال . مجادله . (یادداشت بخط مؤلف ) : او من ینشوء فی الحلیة و هو فی ا