النهایةلغتنامه دهخداالنهایة. [ اَن ْ ن ِ ی َ ] (ع اِ) نهایت . پایان . رجوع به نهایت شود. || منتها. منتهای مراتب .
خاتم النحاةلغتنامه دهخداخاتم النحاة. [ ت َ مُن ْ ن ُ ] (اِخ ) لقب احمدبن محمدبن علی نحوی معروف به ابن ملا یا ابن منلا. رجوع به ابن منلا شود.
ملک النحاةلغتنامه دهخداملک النحاة. [ م َ ل ِ کُن ْ ن ُ ] (اِخ ) حسن بن صافی بن عبداﷲبن نزار بغدادی ، مکنی به ابونزار (489 - 568 هَ. ق .). از شاعران و ادیبان و نحویان قرن ششم هجری است . او راست : الحاوی در نحو، العمدة در نحو، المقتص
حسن ملک النحاةلغتنامه دهخداحسن ملک النحاة. [ ح َ س َ ن ِ م َ ل ِ کُن ْ ن ُ ] (اِخ ) ابن صافی بن عبداﷲبن نزار بغدادی شافعی مکنی به ابونزار (489 - 568 هَ . ق .). چهل سال مسافرت کرد و در دمشق درگذشت ، و سفرنامه ٔ او «التذکرة السفریه » نام
صفی الدینلغتنامه دهخداصفی الدین . [ ص َ یُدْ دی ] (اِخ ) محمودبن ابی بکر ارموی . او راست : ذیل بر النهایة فی غریب الحدیث تألیف ابن اثیر جزوی ، صفی الدین به سال 723 درگذشت . (کشف الظنون ذیل النهایة فی غریب الحدیث ).
نهایتاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم تاً، آخرالامر، آخر دست، آخرسر، آخر▲، آخرسری، بالمآل، عاقبتالامر، النهایه بالاخره، آخر، سرانجام، عاقبت، درپایان، درآخر، آخرش اواخر
الی غیرالنهایةلغتنامه دهخداالی غیرالنهایة. [ اِ لا غ َ رِن ْ ن ِ ی َ ] (ع ق مرکب ) همیشه و دائماً. (ناظم الاطباء). تا بی نهایت .