اماکنلغتنامه دهخدااماکن . [ اَ ک ِ ] (ع اِ) ج ِ امکنة و مکان . و مکان مَفعَل از کَون است . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). جایها. (از منتهی الارب ). سرزمینها. (فرهنگ فارسی معین ). منزلها. (ناظم الاطباء). موضعها. (از المنجد) : از اماکن و مساکن متفرق و شهرهای مختلف همه
اماکنفرهنگ فارسی عمید= مکان⟨ اماکن عمومی: جاهای همگانی، مانند مسجد، تماشاخانه، مهمانخانه و غیره.⟨ اماکن متبرکه:۱. جاهای مقدس.۲. زیارتگاهها.
اماکنفرهنگ فارسی معین(اَ کِ) [ ع . ] جِ امکنه . جج . مکان ؛ جاها، جای ها، سرزمین ها. ؛~ متبرکه زیارتگاه ها و بناهای مقدس ، قبور ائمه .
عمقینلغتنامه دهخداعمقین . [ ع َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طارم پایین بخش سیردان شهرستان زنجان ، دارای 704 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ محلی و محصول آن غلات و سیب زمینی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
امکنلغتنامه دهخداامکن . [ اَ ک َ] (ع ن تف ) بامکانت تر و بامرتبه تر. (ناظم الاطباء). تواناتر. (فرهنگ فارسی معین ): والانکار بالید [ فی نهی المنکر ] امکن و الا باللسان و الا بالقلب . (معالم القربة). || جادارتر. (فرهنگ فارسی معین ).