لغتنامه دهخدا
امطار. [ اِ ] (ع مص ) بارانیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). باریدن . (بمعنی متعدی آن ). (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ). باران باریدن و بارانیدن . (آنندراج ). گویند: امطر اﷲ السماء و امطرهم اﷲ علیهم ؛ و گفته نمی شو