امردادلغتنامه دهخداامرداد. [ اَ م ُ ] (اِ) در اوستا امرتات است جزء اخیر آن که تات باشد پسوند است که جداگانه مورد استعمال ندارد همین جزء در خرداد نیز دیده می شود. پاره ٔ دیگر این واژه از دو جزء ساخته شده نخست از «اَ» که از ادوات نفی است یعنی نه از برای این جزء در فارسی «نا» یا «بی »آورده می شود.
امردادفرهنگ فارسی عمید۱. از امشاسپندان در آیین زردشتی؛ مرداد.۲. روز هفتم از هر ماه خورشیدی.۳. ماه پنجم از سال خورشیدی؛ مرداد.
امردادفرهنگ فارسی معین(اَ مُ یا مِ) 1 - ( اِ.)مرداد. 2 - (ص .) بی - مرگی ، نام یکی از هفت امشاسپندان ، نماد جاویدانی اهورامزدا. نام هفتمین روز از هر ماه شمسی و نیز نام ماه پنجم از هر سال خورشیدی .
امیردادلغتنامه دهخداامیرداد. [ اَ ] (اِخ ) از اعلام است . رجوع به تاریخ افضل ص 49 و جهانگشای جوینی ج 3 شود.
مرتاواژهنامه آزادمِرتا(merta) به معنی مردنی و نابود شدنی نیست. از اجزاء کلمه مرداد مرداد نام پنجمین ماه سال و روز هفتم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا امرتات ،در پهلوی امرداد و در فارسی امرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از سه جزء:اول "ا” ادات نفی به معنی نه، دوم "مرتا” به معنی مردنی و نابود شدنی
باد خنکلغتنامه دهخداباد خنک . [ دِ خ ُ ن ُ / ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تغییری که در اواخر ماه تابستان در هوا پیدا آید و سورت گرمابشکند، گویند باد خنک زده است . باد خنک دزده در یازدهم امرداد است و باد خنک آشکارا در بیستم امرداد.