امعاسینلغتنامه دهخداامعاسین . [ اَ ] (یونانی ، اِ) آب غوره . (مؤید الفضلاء) (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). ماءالحصرم . (آنندراج ) (مؤید الفضلاء). اَمعاسِیون نیز بهمین معنی است . (ناظم الاطباء).
امعاسیونلغتنامه دهخداامعاسیون . [ اَ س ِ ] (یونانی ، اِ) آب غوره . (ناظم الاطباء). و رجوع به امعاسین شود.
جنگل همهسنیall-aged forestواژههای مصوب فرهنگستانجنگلی که درختان آن دارای سنین متفاوت از یکساله تا سن بهرهبرداری باشد
امعاسیونلغتنامه دهخداامعاسیون . [ اَ س ِ ] (یونانی ، اِ) آب غوره . (ناظم الاطباء). و رجوع به امعاسین شود.
امفاسینلغتنامه دهخداامفاسین . [ اُ ] (یونانی ، اِ) آب غوره . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رجوع به امفاسیون و امعاسین شود.
آب غورهلغتنامه دهخداآب غوره . [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) عصاره ای که از غوره ٔ انگور گیرند. امعاسین (کلمه ٔ یونانی ) : غنیمت دان ز آب غوره بغرایی چو میدانی که بیش از چند روزی غوره در بستان نمی ماند.بسحاق اطعمه .<