امنیتلغتنامه دهخداامنیت . [ اَ نی ی َ ] (از ع ، حامص ) بی خوفی و امن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). بی بیمی . (فرهنگ فارسی معین ). ایمنی . (مؤید الفضلاء). || (اِ) جای امن . (آنندراج ). || (مص ) ایمن شدن . (ترجمان مهذب عادل بن علی ) (فرهنگ فارسی معین ). در امان بودن . (فرهنگ فارسی معین ).- <
امنیتلغتنامه دهخداامنیت . [ اُ نی ی َ ] (ع اِ) آرزو. (منتهی الارب ) (مقدمه ٔ لغت میر سید شریف جرجانی ) (مؤیدالفضلاء). آرزو و امید. (غیاث اللغات ). آرزو و مراد.(آنندراج ) (از مؤید الفضلاء). آرزو و خواهش . (ناظم الاطباء). آرزو. خواهش . امید. (فرهنگ فارسی معین ). خواهش نفس . آنچه بآرزو خواهند.
امندلغتنامه دهخداامند. [ اَ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ مرکزی شهرستان رشت با 314 تن سکنه . آب آن از قنات و رودخانه و محصول آن غلات ، بنشن ، انگور و میوه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
امندلغتنامه دهخداامند. [ اَ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان مرند با 1037 تن سکنه . آب آن از رودخانه و چشمه و محصول آن غلات ، حبوب ، کشمش ، بادام و کرچک است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
همندلغتنامه دهخداهمند. [ هَُ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش شوسف شهرستان بیرجند که 100 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
همندلغتنامه دهخداهمند. [ هَُ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش خوسف شهرستان بیرجند که 228 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و پنبه و کار مردم چوب فروشی و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
امنیتپژوهیsecurity studiesواژههای مصوب فرهنگستانمبحثی در روابط بینالملل دربارۀ مفهوم امنیت و موضوعات راهبردی در سیاستگذاری خارجی و اثر آن بر ساختارها و فرایندهای سیاست بینالملل
امنیتیزداییde-securitizationواژههای مصوب فرهنگستانخارج ساختن یک موضوع از حالت امنیتی با عادیسازی آن ازطریق کنار گذاشتن شیوههای تهدیدآمیز
امنیتیسازیsecuritisationواژههای مصوب فرهنگستانکنشی گفتاری که در نتیجۀ آن هر موضوعی را میتوان در عرصۀ سیاست در نزد افکار عمومی تهدیدی برای موجودیت یک کشور یا امنیت بینالمللی نمایاند
شورای امنیتلغتنامه دهخداشورای امنیت . [ ی ِ اَ نی ی َ ] (اِخ ) یکی از تشکیلات اصلی سازمان ملل متحدکه دارای یازده عضو سازمانی است از آن جمله پنج عضوآن اعضای دایمی شوری را تشکیل میدهند و آنها عبارتند از: جمهوری خلق چین ، فرانسه ، اتحاد جماهیر شوروی ، کشورهای متحده ٔ بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی و مما
استتباب الأمندیکشنری عربی به فارسیاستقرار امنيت , برقرارى امنيت , ايجاد امنيت , برقراري امنيت , حکمفرما شدن امنيت
امنیت اثباتپذیرprovable securityواژههای مصوب فرهنگستانامنیت یک سامانۀ رمزنگاری که بتوان الزامات امنیتی آن را در یک مدل تهاجمی بهصورت صوری بیان کرد
امنیت اداریadministrative securityواژههای مصوب فرهنگستانمحدودیتها و روالهای مدیریتی برای جلوگیری از دسترسی غیرمجاز به سامانه
امنیت ارتباطاتcommunications security, COMSECواژههای مصوب فرهنگستاناقدامات حفاظتی و واپایشهایی که از دسترسی افراد غیرمجاز به اطلاعات قابل دریافت از ارتباطات راه دور جلوگیری میکند تا اصالت این ارتباطات تضمین شود
امنیت اطلاعاتinformation security, INFOSECواژههای مصوب فرهنگستانمحافظت از سامانههای اطلاعاتی در مقابل دسترسیهای غیرمجاز یا دستکاری اطلاعات در مرحلۀ ذخیرهسازی یا پردازش یا انتقال
شورای امنیتلغتنامه دهخداشورای امنیت . [ ی ِ اَ نی ی َ ] (اِخ ) یکی از تشکیلات اصلی سازمان ملل متحدکه دارای یازده عضو سازمانی است از آن جمله پنج عضوآن اعضای دایمی شوری را تشکیل میدهند و آنها عبارتند از: جمهوری خلق چین ، فرانسه ، اتحاد جماهیر شوروی ، کشورهای متحده ٔ بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی و مما
خدمات اَبری امنیتsecurity as a serviceواژههای مصوب فرهنگستانارائۀ خدمات امنیتی اَبری به زیرساختها و برنامههای اختصاصی میزبانیشده در اَبر یا کارخواهان سامانههای خصوصی، براساس میزان تقاضا اختـ . خام 1 SECaaS
برافزایی امنیتadd-on securityواژههای مصوب فرهنگستانتقویت سازوکارهای حفاظت ازطریق افزایش امکانات نرمافزاری یا سختافزاری که پس از رسیدنِ سامانه به بهرهبرداری انجام میشود