ترجمه مقاله

انباشته

'ambāšte

۱. انبارده؛ روی‌هم‌ریخته؛ انبوه‌شده.
۲. پرکرده.

آکنده، انبوه، پر، سرشار، لبالب، مالامال، متراکم، مشحون، ممتلی، مملو ≠ تهی، خالی

ترجمه مقاله