انتقابلغتنامه دهخداانتقاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) روی بند بستن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نقاب بستن . (ازاقرب الموارد). روی بند بربستن . (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). نقاب زدن . روبند زدن . (فرهنگ فارسی معین ). || پوشیده شدن . (یادداشت مؤلف ).
انتکابلغتنامه دهخداانتکاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) تیردان یا کمان را بردوش افکندن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تیردان یا قوس را بر دوش انداختن . (از ذیل اقرب الموارد). || در رنج و سختی افتادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
انثقابلغتنامه دهخداانثقاب . [ اِ ث ِ ] (ع مص ) سوراخ دار گردیدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سوراخ دار شدن . (آنندراج ). انخراق . (از لسان ذیل اقرب الموارد).
نقبةلغتنامه دهخدانقبة. [ ن ِ ب َ ] (ع اِ) هیأت روی بند بستن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). هیأت روی بربستن . (آنندراج ). هیأت انتقاب . (اقرب الموارد) (متن اللغة) (المنجد). گویند:امراءة حسنةالنقبة. (اقرب الموارد). || اثر و هیأت هر چیزی . (از متن اللغة). اثر: اِن ّ علیه نِقْبَةً؛ ای اثراً
پوشیده شدنلغتنامه دهخداپوشیده شدن . [ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ملبس شدن . بتن کرده شدن . تغطی . تغشی . تستر. استتار. انتقاب . فرا گرفته شدن چیزی بچیزی . انخساف . انغمام . (تاج المصادر). اکتنان . (تاج المصادر) (منتهی الارب ). تکنین . تطمس . انطماس . لیه . التطاط؛