انتقام کشیدنلغتنامه دهخداانتقام کشیدن . [ اِ ت ِ ک َ/ک ِ دَ ] (مص مرکب ) کینه گرفتن . (ناظم الاطباء). انتقام گرفتن . مکافات کردن : خواجه [ احمد حسن ] بر وی [ بوبکر حصیری ] دست یافت و انتقامی کشید و بمراد رسید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص <span class
انتقاملغتنامه دهخداانتقام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) کینه کشیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی ). کینه کشیدن از کسی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). کین کشیدن . (مصادر زوزنی ). کینه خواستن . کین توختن . (فرهنگ فارسی معین ). || عِقاب کردن ، یقال انتقم
انتقامفرهنگ فارسی عمیدرفتاری عمدی که برای آزار و اذیت کسی به تلافی کار بد او انجام میشود؛ کینه کشیدن از کسی؛ کینه گرفتن؛ کینهتوزی.
انتقم لهدیکشنری عربی به فارسیکينه جويي کردن (از) , تلا في کردن , انتقام کشيدن (از) , دادگيري کردن , خونخواهي کردن
avengeدیکشنری انگلیسی به فارسیانتقام، تلافی کردن، انتقام کشیدن، خونخواهی کردن، کینه جویی کردن، دادگیری کردن
avengingدیکشنری انگلیسی به فارسیانتقام، تلافی کردن، انتقام کشیدن، خونخواهی کردن، کینه جویی کردن، دادگیری کردن
انتقاملغتنامه دهخداانتقام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) کینه کشیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی ). کینه کشیدن از کسی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). کین کشیدن . (مصادر زوزنی ). کینه خواستن . کین توختن . (فرهنگ فارسی معین ). || عِقاب کردن ، یقال انتقم
انتقامفرهنگ فارسی عمیدرفتاری عمدی که برای آزار و اذیت کسی به تلافی کار بد او انجام میشود؛ کینه کشیدن از کسی؛ کینه گرفتن؛ کینهتوزی.
ذوانتقاملغتنامه دهخداذوانتقام . [ ذُن ْ ت ِ ] (ع ص مرکب ) یکی از اسماء صفات . انتقام کشنده . خداوند عقوبت . صاحب انتقام . کینه کشنده : واﷲ عزیز ذوانتقام . (قرآن 3 / 4) و خ
انتقاملغتنامه دهخداانتقام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) کینه کشیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی ). کینه کشیدن از کسی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). کین کشیدن . (مصادر زوزنی ). کینه خواستن . کین توختن . (فرهنگ فارسی معین ). || عِقاب کردن ، یقال انتقم
انتقامفرهنگ فارسی عمیدرفتاری عمدی که برای آزار و اذیت کسی به تلافی کار بد او انجام میشود؛ کینه کشیدن از کسی؛ کینه گرفتن؛ کینهتوزی.
بهانة انتقامabuse excuseواژههای مصوب فرهنگستانراهبردی دفاعی که در آن فرد متهم به جنایت ادعا میکند به تلافی عملی دست به جنایت زده است