انجذابلغتنامه دهخداانجذاب . [ اِ ج ِ ] (ع مص ) کشیده شدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (از اقرب الموارد) (غیاث اللغات ): والشوق حامل الذوات الدراکة الی نورالانوار فالاتم شوقاً اتم انجذاباً و ارتفاعاً الی النور الاعلی . (حکمة الاشراق ص <span cl
انجذبدیکشنری عربی به فارسیسنگين کردن , بوسيله قوه جاذبه حرکت کردن , بطرف جاذبه يامرکز نفوذ متمايل شدن , متمايل شدن بطرف , گرويدن