انعقادلغتنامه دهخداانعقاد.[ اِ ع ِ ] (ع مص ) بسته شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (از اقرب الموارد). بسته شدن و مجتمع شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). پیوستن . بستن . (یادداشت مؤلف ). || نزد علماء اصول و فقهاء، وابستگی اجزاء تصرف است برطبق موازین شرع ، چ
انعقادفرهنگ فارسی عمید۱. بسته شدن.۲. بسته شدن و غلیظ شدن مایع.۳. بسته شدن پیمان.۴. برپایی جلسه، مجلس، و امثال آنها.
انعقادcoagulation 1واژههای مصوب فرهنگستانناپایدار شدن و مجتمع شدن اولیۀ ذرات معلق ریز و کلوئیدی موجود در آب با افزودن مواد شیمیایی مناسب