انفتاتلغتنامه دهخداانفتات . [ اِ ف ِ ] (ع مص ) ریزه شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). انکسار. (از اقرب الموارد). خرد و مرد شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادرزوزنی ). ریزیدن . ریزه ریزه شدن . (یادداشت مؤلف ).
انفثاثلغتنامه دهخداانفثاث . [ اِ ف ِ ] (ع مص ) شکسته گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). انکسار. (از اقرب الموارد).
انحسافلغتنامه دهخداانحساف . [ اِ ح ِ ] (ع مص ) ریزه ریزه شدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). انفتات . (از اقرب الموارد).
منفتلغتنامه دهخدامنفت . [ م ُ ف َت ت ] (ع ص ) ریزه شونده و ریزه ریزه . (آنندراج ). ریزه ریزه شده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به انفتات شود.
خردمرد شدنلغتنامه دهخداخردمرد شدن . [ خ ُ م ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ریزه ریزه شدن : تهتّم ؛ خردمرد شدن دندان . (تاج المصادر بیهقی ). انفتات ؛ خردمرد شدن . (زوزنی ). تکسیر؛ خردمرد شدن . (تاج المصادر بیهقی ).