انگاشتهلغتنامه دهخداانگاشته . [ اَ / اِ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) پنداشته . تصورشده . (فرهنگ فارسی معین ).
انپاشتهلغتنامه دهخداانپاشته . [ اَم ْ ت َ/ت ِ ] (ن مف )انباشته . (از ناظم الاطباء). رجوع به انباشته شود.
عناشطةلغتنامه دهخداعناشطة. [ ع َ ش ِ طَ ] (ع اِ) ج ِ عَنشَط و عَنَشَّط و عَنشَطة. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). رجوع به عنشط و عنشطة شود.
ایمنانگاشتهgenerally recognized as safe, GRASواژههای مصوب فرهنگستانویژگی فهرستی از اجزای غذا که مصرف آنها از سوی نهادهای ایمنی غذایی بیخطر اعلام میشود
کان لم یکنواژهنامه آزادباطل ،ملغی ،تا اطلاع ثانوی معلق ماندن،برگرفته از زبان عربی و رایج در زبان فارسی هیچ انگاشته، بیهده انگاریده، تبه انگاشته، تباه انگاشته، برهوده انگاشته.
نانگاشتهلغتنامه دهخدانانگاشته . [ ن ِ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) نانوشته . غیرمکتوب . مقابل نگاشته . رجوع به نگاشته شود.
ایمنانگاشتهgenerally recognized as safe, GRASواژههای مصوب فرهنگستانویژگی فهرستی از اجزای غذا که مصرف آنها از سوی نهادهای ایمنی غذایی بیخطر اعلام میشود
پیشانگاشتهpresupposedواژههای مصوب فرهنگستانویژگی آنچه گوینده آن را دانش مشترک بین خود و شنونده فرض میکند