اهنودلغتنامه دهخدااهنود. [ اَ ن َ وَ ] (اِ) نام روز اول خمسه ٔ مسترقه ٔ قدیم است . (برهان )(آنندراج ) (شعوری ) (از مجمعالفرس ) (هفت قلزم ) (انجمن آرا). نام روز اول از فوردیان . (شرفنامه ٔ منیری ). اول روز از فروردیان . (مؤید). در اوستا اهونه وئیتی نام نخستین بخش از بخشهای پنجگانه ٔ گاتها است
آهنودلغتنامه دهخداآهنود. [ ن ُ وَ ] (اِ) اَهنُوَد. نام روز اول از خمسه ٔ مسترقه . || (اِخ ) نام گاتهای اول از پنج گاتها.
احناثلغتنامه دهخدااحناث . [ اِ ] (ع مص ) حانث کردن کسی را. || مائل گردانیدن کسی را از باطل بسوی حق یا از حق بسوی باطل . || سوگند دروغ کردن . (زوزنی ). سوگند را دروغ گفتن .
احناذلغتنامه دهخدااحناذ. [ اِ ] (ع مص ) بسیار آب آمیختن در شراب . || اندک آب آمیختن در شراب . (از اضداد است ).
احناطلغتنامه دهخدااحناط. [ اِ ] (ع مص ) احناط زرع ؛ خداوند وقت درو شدن کشت . || اِحناط رِمث ؛ سفید شدن و رسیدن و پخته شدن گیاه ِ رمث . || حنوط کردن مرده . حنوط پاشیدن بر میت . || مردن (بصیغه ٔ مجهول ). (منتهی الارب ).
آهنودلغتنامه دهخداآهنود. [ ن ُ وَ ] (اِ) اَهنُوَد. نام روز اول از خمسه ٔ مسترقه . || (اِخ ) نام گاتهای اول از پنج گاتها.
اهواندلغتنامه دهخدااهواند. [ اَهَْ ] (اِ) اهوانه . نام نخستین روز از خمسه ٔ مسترقه . (اشتینگاس ) (از ناظم الاطباء) (فرهنگ شعوری ). صورت محرف کلمه اهنود است . رجوع به اهنود شود.
بهیزکفرهنگ فارسی عمیدپنج روز آخر سال در تقویم ایران باستان که بهترتیب عبارت است از: اَهنَوَد، اُشتَوَد، سپنتَمَد، وهوخشتر، و وهِشتواش؛ پنجه؛ پنجۀ دزدیده؛ پنجک؛ پنجۀ مسترقه؛ اندرگاه. Δ چون در گاهنمای باستانی ایران هر ماه سی شبانهروز بود و هر سال ۳۶۰ شبانهروز میشد، ازاینرو در پایان سال پنج روز میافزودند تا سال
هپتنگ هائیتیلغتنامه دهخداهپتنگ هائیتی . [ هََ تَنْگ ْ ] (اِخ ) به لغت اوستایی به معنی «هفت هات » است که بخشی از اوستا کتاب مقدس زرتشتیان باشد. هپتنگ به معنی هفت و هائیتی که در زبان پهلوی به صورت «هائیتی » و در فارسی به صورت «ها» درآمده به معنی باب و فصل است . این بخش ، جزء یسنا و در میان نخستین گات ک
بهیزکفرهنگ فارسی معین(بِ زَ) [ په . ] ( اِ.) پنج روز آخر سال . به نام های : اهنود، اشتود، سپنتمد، و هوخشتر، و هیشتوایشت ، که مأخوذ از نام پنج فصل گاثه ها می باشد. در ایران باستان هر ماه سی روز بوده است بنابراین به آخر سال یعنی پایان اسفند، پنج روز می افزودند تا سال سیصدوشصت وپنج روز کامل شود. در فارسی پنجه یا پنجة دزدید