ترجمه مقاله

اورند

'o[w]rand

۱. تخت پادشاهی؛ سریر.
۲. [مجاز] فروشکوه و زیبایی؛ شٲن و شوکت: ◻︎ سیاوش مرا خود چو فرزند بود / که با فرّ و با برز و اورند بود (فردوسی: ۴/۳۳۹).

ترجمه مقاله