ارونجلغتنامه دهخداارونج . [ ] (اِ) امعاء سطبر گوسفند و مانند آن بگوشت آکنده . آکنج . چرغند. رونچ . مالکانه . شاه لوت . زونج . جگرآکند. عصیب . سختو. سغدو. چرب روده . مبار. جهودانه . غازی . نکانه . ولوالی . زناج . اکامه . کاشاک . کدک .
آگنجلغتنامه دهخداآگنج . [ گ َ ] (اِ) امعاء سطبر گوسفند و مانند آن بگوشت آکنده : عصیب و گرده برون کن تو زود و برهم کوب جگر بیازن و آگنج را بسامان کن وز این همه که بگفتم نصیب روز بزرگ غدود و زهره و سرگین و خون و فوکان کن . کسائی .</p