اکسیژنلغتنامه دهخدااکسیژن . [ اُ ژِ ] (فرانسوی ، اِ) گازی است بی رنگ ،بی بو، بی طعم ، کمی سنگین تر از هوا. یک لیتر آن 1105 گرم جرم دارد. در آب کمی محلول است و در 118 درجه و فشار 50 جو بسختی مای
اکسیژنفرهنگ فارسی عمیدگازی بیرنگ، بیبو، و بیطعم که تقریباً یکپنجم حجم هوا را تشکیل میدهد و برای تنفس موجودات زنده ضروری است. در جوشکاری، طب، و صنعت به کار میرود و با همۀ عنصرهای شیمیایی جز گازهای نجیب ترکیب میشود.
ژاکسنلغتنامه دهخداژاکسن . [ س ُ ] (اِخ ) اندریو. نام مردی از مردم ممالک متحده ٔ آمریکای شمالی ، متولد در واکس هاو کارولین شمالی بسال 1767 و متوفی بسال 1845 م . وی از 1829 تا <span class="hl" d
اکشنفرهنگ فارسی معین(اَ کْ ش ِ) [ انگ . ] (اِ.) 1 - عمل ، کردار، حرکت ، حمله . 2 - فیلم پُر زد و خورد و پر - تحرک .
ژاکسن ویللغتنامه دهخداژاکسن ویل . [ س ُ ] (اِخ ) نام شهری از ممالک متحده ٔ آمریکای شمالی در فلورید بر ساحل رود سنت جون ، دارای 173000 تن سکنه .
اکسیژنوتراپیفرهنگ فارسی عمیداستفاده از اکسیژن با غلظتی بیش از اندزۀ موجود در هوا بهصورت ماسک؛ چادر اکسیژن، یا اسپری برای تسکین دردهای ناشی از بیماریهای تنفسی قلبی، یا خونی.
اکسیژنخوارoxygen scavengerواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مادۀ شیمیایی افزودنی به محیطهای آبی که با واکنش با اکسیژن و زدودن آن از محیط و افزایش قطبش کاتدی ناشی از اکسیژن، موجب کاهش خوردگی میشود
اکسیژنوتراپیفرهنگ فارسی عمیداستفاده از اکسیژن با غلظتی بیش از اندزۀ موجود در هوا بهصورت ماسک؛ چادر اکسیژن، یا اسپری برای تسکین دردهای ناشی از بیماریهای تنفسی قلبی، یا خونی.
اکسیژن پُلزنbridging oxygenواژههای مصوب فرهنگستاندر ساختار شیشۀ سیلیسی، یون اکسیژن واقع در میان دو یون سیلیسیم
انتقال اکسیژنoxygen transferواژههای مصوب فرهنگستاننتیجۀ هوادهی به آب که براثر آن مقداری از اکسیژن هوا به آب وارد و در آن حل میشود
حد اشباع اکسیژنoxygen saturation valueواژههای مصوب فرهنگستانحداکثر غلظت اکسیژن محلول در تعادل با هوا، در سامانههای طبیعی، یا با اکسیژن خالص، در سامانههای تصفیۀ فاضلاب با اکسیژن، که به دما و فشار جزئی اکسیژن و شوری محلول بستگی دارد
کمبود اکسیژنoxygen deficitواژههای مصوب فرهنگستاناختلاف بین غلظت اکسیژن محلول یک محیط آبی و غلظت اشباع آن