ایقاحلغتنامه دهخداایقاح . (ع مص ) (از «وق ح ») سخت شدن سم . (منتهی الارب )(از اقرب الموارد) (آنندراج ). || کم شرم یا بی شرم شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || شوخ گرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
حکاءةلغتنامه دهخداحکاءة. [ ح ُ ءَ ] (ع اِ) کرمی است یا عضایه (؟) سطبر. حکاة. ج ، حکا. (منتهی الارب ).
هقاعلغتنامه دهخداهقاع . [ هَُ ] (ع اِمص ) غفلت و فراموشی از اندوه یا بیماری . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
هکاعلغتنامه دهخداهکاع . [ هَُ ] (ع اِ) سرفه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || خواب که بعدِ ماندگی آید، و خواهانی جماع از اینجاست . (منتهی الارب ). خواب پس از تعب . (اقرب الموارد).