اقیاظلغتنامه دهخدااقیاظ. [ اَق ْ ] (ع اِ) ج ِ قیظ. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج ِ قیظ، بمعنی شدت گرمای تابستان . (آنندراج ). رجوع به قیظ شود.
اکیاشلغتنامه دهخدااکیاش . [ اَک ْ ] (ع ص ، اِ) نوعی از جامه که رشته اش را دوباره ریسند همچو خز و پشم و جامه ٔ هیچ کاره . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
عکازدیکشنری عربی به فارسیچوب زير بغل , عصاي زير بغل , محل انشعاب بدن انسان (چون زير بغل وميان دوران) , دوشاخه , هر عضو يا چيزي که کمک ونگهدار چيزي باشد , دوقاچ جلو وعقب زين , باچوب زيربغل راه رفتن , دوشاخه زير چيزي گذاشتن