ترجمه مقاله

بابا

bābā

۱. پدر: ◻︎ طفل تا گیرا و تا پویا نبود / مرکبش جز گردن بابا نبود (مولوی: ۷۲).
۲. پدربزرگ.
۳. عنوانی برای برخی از عارفان: باباطاهر عریان.
۴. [عامیانه] عنوانی غیر محترمانه برای شخص مجهول یا کسی که نمی‌خواهند نامش را ببرند؛ یارو: یک بابایی چرخ ماشین را پنچر کرده.

۱. اب، پدر، والد ≠ ام، مادر، مام
۲. شخص، کس
۳. فلانی، مردک
۴. یارو، طرف، فلانی
۵. بزرگ
۶. پیر، پیرمرد ≠ پیرزن، ننه
۷. پیر، مرشد، مراد
۸. خدمتکار
۹. خدمتگزار

ترجمه مقاله