بارومترفرهنگ فارسی عمیدوسیلهای برای اندازهگیری فشار هوا شامل لولهای شیشهای که در تشتک کوچکی حاوی جیوه قرار داده میشود.
بارومترلغتنامه دهخدابارومتر. [ م ِ ] (اِ مرکب ) میزان الهوا. آلتی است که برای اندازه گیری فشارهای جوی و نیز برای تعیین اندازه ٔ ارتفاع کوه ها بکار میرود. اسبابی است که برای نخستین بار بوسیله ٔ توریسلی (توریچلی ) برای تعیین فشار وارده بر سطح آزاد جیوه بکار رفت . و این نوع بارومتر معمولی است . مأ
بارومترفرهنگ فارسی معین(رُ مِ) [ فر. ] ( اِ.) اسبابی برای اندازه گیری فشار جو، فشارسنج هوا، فشار - سنج . (فره ).
هواسنجفرهنگ فارسی عمیدآلتی برای اندازهگیری فشار هوا و تعیین تغییرات جوّی؛ فشارسنج؛ بارومتر؛ میزانالهوا.
تریچلیلغتنامه دهخداتریچلی . [ ت ُ چ ِ ] (اِخ ) دانشمند معروف ایتالیایی که مخترع بارومتر است . تولدش در شهر فائینزادر سال 1017 و وفاتش 1057. هَ . ق . (از ناظم الاطباء). فیزیکدان ایتالیایی و یکی از شاگردان گالیله بود که به سال <s
درجهفرهنگ فارسی عمید۱. پایه؛ پله.۲. رتبه؛ مرتبه.۳. هر یک از تقسیمات یک وسیله مثل بارومتر و ترمومتر یا چیز دیگر که به چند قسمت تقسیم شده باشد.۴. (ریاضی) یک جزء از ۳۶۰ جزء محیط دایره.۵. (نظامی) مقام و رتبۀ نظامی: درجهٴ سرهنگی.