لغتنامه دهخدا
بار یافتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) بمعنی رخصت و دستوری یافتن بحضور امرا و سلاطین . (آنندراج ). اجازه یافتن . پذیرفته شدن در بارگاه . رخصت دخول یافتن . (ناظم الاطباء: بار) (دِمزن ). رجوع به باریابی ، باریاب شدن و باریاب گشتن شود : ز ره چون بدرگاه شد بار