باریتونفرهنگ فارسی عمید۱. صدای مردانۀ بین صدای بم و صدای زیر.۲. خوانندهای که چنین صدایی دارد.۳. سازی که چنین صدایی دارد.
باریطونلغتنامه دهخداباریطون . (معرب ، اِ) پرده ٔ پس از مراق و بالای ثرب و آن حاوی همه ٔ احشاء باشد. غشاء بعد مراق و فوق ثرب . صفاق . (بحر الجواهر). پوشش شکم ، پوست است و عضله هاست و دو حجاب است : یکی بدرونست و مماس معده و روده هاست و آن را بتازی المطبق بالامعاء گویند و دیگر بیرون تر است و آن را
بارطینلغتنامه دهخدابارطین . (اِخ ) (قضا...) نام قضائی است در ولایت قسطمونی در انتهای شمال شرقی سنجاق بولی ، از طرف مشرق و جنوب شرقی با سنجاق نفس قسطمونی ، و از جانب جنوب غربی با قضای کرده و از سمت مغرب با قضای ارکلی و از جهت شمال به بحراسود محدود میشود، و به انضمام دو ناحیه ٔ چهارشنبه و آماصری
بارطینلغتنامه دهخدابارطین . (اِخ ) نام قصبه ای است مرکز قضا در سنجاق بولی از ولایت قسطمونی ، در 14 هزارگزی شمال ساحل بحر اسود در کنار یسار یعنی در مغرب نهر بارطین ، واقع است و نهر دیگر موسوم به «قوجاناز» از طرف مغرب قصبه روان میشود، و در جنوب بارطین بهم می پیون