ترجمه مقاله

بازیار

bāzyār

کارگر کشاورزی؛ برزگر؛ زارع.

۱. برزگر، دهقان، زارع، کشاورز
۲. شکارچی، صیاد، میرشکار
۳. بازجان، بازدار

ترجمه مقاله