باوجدانلغتنامه دهخداباوجدان . [ وِ / وُ ] (ص مرکب ) کسی که وجدان دارد. باشرف . شرافتمند. و رجوع به وجدان شود.
شرافتمندفرهنگ مترادف و متضاداصلدار، اصیل، بااصالت، باشرف، بزرگوار، خانوادهدار، شریف، نجیب ≠ بیاصل، وضیع