۱. بافتن؛ عمل بافندگی.
۲. (صفت مفعولی) بافتهشده.
۳. (اسم) تاروپود؛ نسج.
۴. (اسم) (زیستشناسی) دستهای از یاختهها که در بدن موجودی بههمپیوسته باشند.
۵. (اسم) (زیستشناسی) مجموع سلولهایی که شکل و ساختمان آنها شبیه یکدیگر است و در بدن عمل مشترکی انجام میدهند: بافت ماهیچهای، بافت عصبی، بافت استخوانی، بافت اسفنجی.
۱. بافتن
۲. لیف،
۳. نسج
۴. بافته، منسوج
۵. سلول، یاخته
۶. ساختار
۷. بافتار