زیرک؛ تیزفهم؛ بافراست.
عاقل , دانا , بصير , بافراست , حکيم
بیخرد، بیشعور، بیوقوف، کمهوش، ناهوشمند، ناهوشوار ≠ هوشیار، بافراست
۱. بافراست، فراستمند ۲. باهوش، ذکی، باذکاوت، زیرک
شخص زیرک و بافراست که خوب و بد را تمیز بدهد؛ نکتهشناس.