بجورانلغتنامه دهخدابجوران . [ ] (اِخ ) یکی از فرقه های کرد در حوالی موصل که مذهبی خاص و سری دارند و خود را الهی میگویند که ظاهراً مراد علی اللهی است . در خاک ایران قرب مرز ترکیه هم از این قوم دیده شده است . (از کرد و پیوستگی نژادی او ص 125).
بزرگانلغتنامه دهخدابزرگان . [ ب ُ زُ ] (اِ) ج ِ بزرگ . اعاظم . امجاد. اماجد. اکابر. اشخاص بزرگ و مهم . سران . اعیان .اشراف . امیران . (از یادداشتهای دهخدا) : همان اندریمان که پیروز گشت بکشت از بزرگان ما سی وهشت . فردوسی .همه اعیان و