برآورندهلغتنامه دهخدابرآورنده . [ ب َ وَ رَ دَ / دِ ] (نف مرکب ) نعت فاعلی از برآوردن . بلندکننده . رفعت بخشنده : خدایگان جهان خسرو بزرگ اورنگ برآورنده ٔ نام و فرو برنده ٔ ننگ . فرخی .رجوع به برآوردن ش
مُنجِزی:وفا کننده به عهد، برآورنده حاجت و نیاز دیگران. نام تیره ای از طایفه بهداروند هفت لنگ ازایل بزرگ بختیاری.واژهنامه آزادرواکننده حاجت
مُنجِزی:وفا کننده به عهد، برآورنده حاجت و نیاز دیگران. نام تیره ای از طایفه بهداروند هفت لنگ ازایل بزرگ بختیاری.واژهنامه آزادرواکننده حاجت
مؤببلغتنامه دهخدامؤبب . [ م ُ ءَب ْ ب ِ ] (ع ص ) برآورنده ٔ آواز و فریادکننده . (از منتهی الارب ). بانگ برآورنده . (از اقرب الموارد). و رجوع به تأبیب شود.