ترجمه مقاله

برتافتن

bartāftan

۱. تحمل کردن.
۲. (مصدر لازم) روگردانیدن.
۳. پیچیدن؛ تاب دادن.
۴. (مصدر لازم) مقابله و برابری کردن.

۱. پیچیدن، تابدادن
۲. برگردانیدن، رو گردانیدن
۳. سرپیچیدن، اعراض کردن، روی برتافتن
۴. تمکین ن کردن، سرپیچی کردن، نافرمانی کردن، عصیان ورزیدن
۵. تاب آوردن، تحمل کردن، برخود هموار کردن، طاقت آوردن ≠ برنتافتن

ترجمه مقاله