برجمةلغتنامه دهخدابرجمة. [ ب ُ ج ُ م َ ] (ع اِ) پیوند میانه از سه پیوند انگشتان یا پیوند انگشتان یا پشت استخوان انگشتان یا سر پشت پیوند انگشتان که هرگاه مشت را بند کنند کشیده و مرتفع ماند. ج ،براجم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || انگشت میانه ٔ مرغ . (منتهی الارب ).
براجملغتنامه دهخدابراجم . [ ب َ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ برجمة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). بندهای انگشتان . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به برجمة شود.
برجمةلغتنامه دهخدابرجمة. [ ب ُ ج ُ م َ ] (ع اِ) پیوند میانه از سه پیوند انگشتان یا پیوند انگشتان یا پشت استخوان انگشتان یا سر پشت پیوند انگشتان که هرگاه مشت را بند کنند کشیده و مرتفع ماند. ج ،براجم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || انگشت میانه ٔ مرغ . (منتهی الارب ).
پیوندلغتنامه دهخداپیوند. [ پ َ / پ ِ وَ ] (اِ) خویش و تبار. (برهان ). خویشاوند. قوم . نزدیک نسبی . خاندان . دوده . خویش نسبی . نسب . عشیرت . کس : بر و بوم و پیوند بگذاشتی فراوان به ره رنج برداشتی . فردوسی .