بردارندهلغتنامه دهخدابردارنده . [ ب َ رَ دَ / دِ ] (نف مرکب ) رافع. (دهار). بلندکننده .بر بالا برنده . || برافرازنده . افراشته کننده : سپاس خدای را که بردارنده ٔ این ایوان است . (تفسیر ابوالفتوح رازی ). || از میان برنده . زایل کننده . نابو
بردارندگیلغتنامه دهخدابردارندگی . [ ب َ رَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی بردارنده . رجوع به بردارنده شود.
بردارندگیلغتنامه دهخدابردارندگی . [ ب َ رَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی بردارنده . رجوع به بردارنده شود.
مزدمللغتنامه دهخدامزدمل . [ م ُ دَ م ِ ] (ع ص ) بردارنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). یکبار بردارنده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).