برمخیدهفرهنگ فارسی عمیدویژگی فرزند خودسر و نافرمان؛ عاق والدین: ◻︎ مر او را بُدی برمخیدهپسر / ز بهر جهان بر پدر کینهور (ابوشکور: شاعران بیدیوان: ۱۰۲).
برمخیدهلغتنامه دهخدابرمخیده . [ ب َ م َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) مخالف و خودرای و عاق و عاصی شده . (برهان ). فرزند عاق که فرمان مادر و پدر نبرد. (اوبهی ) : مر او را یکی برمخیده پسرز مهر جهان بر پدر کینه ور. ابو
ابوشکورلغتنامه دهخداابوشکور. [ اَ ش َ ] (اِخ ) بلخی . یکی از اجله ٔ شعرای باستانی ایران . در تذکره ها ازتاریخ حیات او جز نام و موطن و از شعر وی غیر از بیتی چند در تذاکر و متفرقاتی در کتب لغت که همگی بر کمال قدرت طبع و جودت و صفای قریحت او دلیل کند بر جای نیست . ابوشکور را داستانی منظوم به بحر مت