ترجمه مقاله

برگشتن

bargaštan

۱. برگردیدن؛ واپس آمدن؛ بازآمدن.
۲. واژگون شدن؛ سرنگون شدن.

۱. بازآمدن،
۲. رجعت کردن، مراجعت کردن
۳. سرنگونشدن، واژگون شدن
۴. منصرف شدن
۵. مرتدشدن
۶. تغییر یافتن، تغییر کردن
۷. ارتداد، انصراف ≠ رفتن، عازم شدن
۸. تغییر جهتدادن
۹. عدول کردن
۱۰. نامساعد شدن
۱۱. برگشت خوردن

ترجمه مقاله