برگماشتنلغتنامه دهخدابرگماشتن . [ ب َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) نصب نمودن بر کاری . (آنندراج ). برقرار کردن . منصوب کردن . (ناظم الاطباء). نصب کردن . (از فرهنگ فارسی معین ). مسلط کردن . تعیین کردن . تسلیط. (المصادرزوزنی ) (دهار) (ترجمان القرآن جرجانی ) : ترا پاک یزدان برو ب