لغتنامه دهخدا
لبان . [ ل ُ ] (اِ) از یونانی لیبانوس و لاتینی اُلیبانوس . کندر که صمغی است . (منتهی الارب ). کندر. (اختیارات بدیعی ). کندر و آن نوعی از علک است . علک . (دهار). معرب از لیبانوس یونانی و آن کندر است . (فهرست مخزن الادویه ). کندر دریایی . (برهان قاطع در کلمه ٔ خرده ٔ کندر). صمغ