ترجمه مقاله

بستری

ba(e)stari

ویژگی کسی که به‌جهت آسیب‌دیدگی یا بیماری در بستر استراحت می‌کند.

بیمار، دردمند، رنجور، علیل، مریض، ناخوش، نقاهتزده ≠ سالم، سرحال

بشتری

لغت‌نامه دهخدا

بشتری . [ ب ُ ت َ ] (ص نسبی ) شخصی را گویند که علت شرا داشته باشد و آن نوعی از ورم و آماس و دمیدگی و جوششی باشد که در بدن واعضای آدمی بهم رسد. (برهان ) (از مؤید الفضلاء) (آنندراج ). منسوب به بشتر یعنی کسی که مبتلا به بشتر شده باشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به بشتر و بشترم شود.

شبستری

لغت‌نامه دهخدا

شبستری . [ ش َ ب ِ ت َ ] (اِخ ) شیخ محمودبن عبدالکریم ملقب به سعدالدین در قصبه ٔ شبستر هفت فرسنگی تبریز تولد یافت . از تاریخ زندگانی او اطلاع وسیعی به دست نیست وظاهراً سراسر عمر را بر خلاف زمانه ٔ آشفته و عصر پرآشوب خویش به آرامش و سکون بدون حادثه ٔ مهمی در تبریزیا نزدیکی آن

ترجمه مقاله