بشنفرهنگ فارسی عمید۱. قدوقامت: ◻︎ وه که برخی پای تا سر او / بشن و بالای چون صنوبر او (انوری: مجمعالفرس: بشن).۲. تن؛ بدن.۳. سینه.
بشنلغتنامه دهخدابشن . [ ] (اِخ ) (کی ...) نیای لهراسب . لهراسب بن اروندشاه بن کی بشن بن کیقباد. رجوع به تاریخ گزیده چ عکسی 1328 هَ . ق . ص 95 لندن شود.
بشنلغتنامه دهخدابشن . [ ب َ / ب َ ش َ ] (اِ). بمعنی قد و بالا باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء) (از جهانگیری ) (شعوری ج 1 ورق 186). بمعنی قد و بالا و اندام و بدن آدمی آمده و بمعنی بر و سینه اصح
بشنلغتنامه دهخدابشن . [ ب ِ / ب َ ] (اِ) بش . نام هفتمین منزل از منازل قمر نزد عرب . (خورتک ) «یوستی بندهش 88» = سغدی : شنوند = خوارزمی : خویا = عربی : هنعه . منزل چهارم از منازل قمر نزد ایرانیان . (گاه شماری ص <span class="
بسنلغتنامه دهخدابسن . [ ب َ س َ ] (ع اِ) از اتباع حَسن است . یقال : حسن بسن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (دزی ج 1 ص 87). و در فارسی حسن مسن گویند. || سنگ افسان . (یادداشت مؤلف ).
بسینلغتنامه دهخدابسین . [ ] (اِخ ) پسین . دهیست میان راه تبریز به ارزن الروم مابین گریوه ٔ آق آفتن و ارزن الروم و فاصله ٔ آن از گریوه ٔ آق آفتن پنج فرسنگ و تا ارزن الروم شش فرسنگ باشد. (نزهةالقلوب چ 1331 هَ . ق . لیدن ص 183).
پورندرلغتنامه دهخداپورندر. [ رِ دَ ] (اِخ ) نام «اندرا» بنابر آنچه در بشن پران است . (ماللهند بیرونی ص 194).
شاکلغتنامه دهخداشاک . [ ک َ ] (هندی ، اِ) طبق روایت بشن پران نام درختی باشد. (ماللهند بیرونی ص 117).
هاریتلغتنامه دهخداهاریت . [ ت َ ] (اِخ ) نام محلی است در هند که در «بشن پران » ذکر آن آمده است . (ماللهند ص 63 ص 15).
دتمانلغتنامه دهخدادتمان . [ دُ ] (اِخ ) از نامهای بنات نعش در مننترات آنچنانکه در بشن پران آمده است . (ماللهند بیرونی ص 197).
سانب بن بشنلغتنامه دهخداسانب بن بشن . [ سام ْ ب ِب ْ ن ِ ب َ ] (اِخ ) یکی از «پرانات » پسر «بشن ». (ماللهند بیرونی ص 57).
تبشنلغتنامه دهخداتبشن . [ ت َ ] (اِخ ) طبشن . طبس . صاحب تاریخ بیهق در ذیل طبس آرد: و این تبشن است بحکم چشمه ٔآب گرم که آنجا باشد آن را این نام نهاده اند و طبشن می نوشته اند وقتی عاملی غریب افتاده است ، این نام بتصحیف برین ربع افتاده و در آن ربع دیه طبشن باشد. (تاریخ بیهق چ بهمنیار صص <span c
بانبشنلغتنامه دهخدابانبشن . [ ب ِ ] (اِ) ملکه . شاه زنان . شه بانو. در کعبه ٔ زرتشت (واقع در نقش رستم نزدیک تخت جمشید) زنی بنام آذراناهید و عنوان بانبشنان بانبشن (ملکه ٔ ملکه ها) ذکر شده که ظاهراً همسر شاهپور است ... اکنون مهری موجود است که برآن لقب ملکه مادر هرمزد سوم بصورت بانبشنان بانبشن به